Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-04@19:03:53 GMT

شب‌نشینی گاندو‌های مردابی

تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۴۱۱۹۷

شب‌نشینی گاندو‌های مردابی

مزرعه‌ای که محل پرورش خزنده‌ای متفاوت، اما مقدس در فرهنگ و ادبیات بلوچی است: در ادبیات بلوچی نامش «گاندو» و معنایش «حرکت‌کننده روی شکم» است؛ سخن از خزنده‌ای خونسرد و آرام است که در «اورتگ» یا «هوتگ» زندگی می‌کند و در ادبیات تخصصی «تمساح مردابی»، «تمساح پوزه کوتاه» یا «کوروکودیل» خوانده می‌شود.

به گزارش اعتماد، نزدیک به یک دهه، اما این نام یعنی گاندو با آسیب به زنان و کودکان بلوچ از یک طرف و از طرف دیگر هم خطر انقراض گره خورده بود؛ آسیب از این جهت که پس از باران، توفان و سیل این گونه از محل امن زندگی خود جدا می‌افتاد و دیگر با کودکانی که به شادی باران مشغول بازی می‌شدند یا زنانی که برای شست‌و‌شو یا انتقال آب ناخواسته به این خزنده آرام، نزدیک می‌شدند، دیگر چندان خونسرد و مهربان برخورد نمی‌کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خزنده خونسردِ آرام و غیرمهاجم، در محیط غیرامن پس از توفان و سیل، برای حفاظت از تخم‌ها یا فرزندانش دیگر، اما آرام نیست و به گونه‌ای مهاجم تبدیل می‌شود و همین هم با آن آسیب یا حتی خطر انقراض پیوندی مرکب دارد؛ قصه‌ای مفصل که در ادامه این گزارش جزییاتش آشکار می‌شود، اما خوب است در همین سطر‌های نخست اشاره شود که از نگاه کارشناسان، مسوولان و فعالان محیط زیست بلوچستان حالا تا اندازه‌ای خطر انقراض از گاندو دور شده که حاصل تلاش‌های مردمی و همین زوجی است که نخستین مزرعه پرورش گاندو را در سال‌های اوج بحران بنا نهادند. این، اما همه ماجرا نیست و «در بلوچستان فعالان بومی بسیاری با وجود نیازمند بودن، اما زندگی خود را وقف حفاظت از محیط زیست و حیات وحش زخمی و بیمار این منطقه کرده‌اند که یکی از آن‌ها ملک‌دینار شجره است؛ پیرمردی که حامی گاندوهاست و سال‌هاست با هزینه شخصی خود از این گونه در خطر انقراض جانوری حفاظت می‌کند.

ذکریا بشره نیز خردسال‌ترین فرد حافظ گاندو‌ها بود که چند سال پیش بر اثر تصادف درگذشت. از این دست انسان‌هایی که عشق و علاقه فراوان به محیط زیست دارند و زندگی خود را صرف حفاظت از جانوران در معرض خطر انقراض بلوچستان نموده‌اند بسیار است»؛ این چند جمله را هم «محمد بلوچ‌زهی» روزنامه‌نگار و فعال مدنی حوزه بلوچستان به «اعتماد» می‌گوید و نکات دیگری را هم درباره گاندو و جایگاه این خزنده آرام در فرهنگ و ادبیات بلوچستان بیان می‌کند که در ادامه به آن می‌رسیم. گاندو، اما در عمر دست‌بالا ساله خود چگونه زندگی می‌کند و چه شد که این گونه بومی چندده‌هزارساله به نزدیکی انقراض رسید و چگونه این خطر پشت سر گذاشته شد؟ گزارش پیش‌رو تلاشی برای پاسخ به چنین پرسش‌هایی و موارد مشابه است؛ روایتی میدانی از زندگی و «شب‌نشینی گاندو‌های مردابی.»

«دیگر نگران انقراض نسل گاندو نیستیم»

روز‌هایی مشابه امروز در چابهار و تمام سیستان وبلوچستان حالا به‌شدت کم شده و این محیط زیست و زندگی گونه‌های مختلف گیاهی، جانوری و حتی انسان‌ها را با خطر اساسی روبرو کرده است؛ نم‌نم باران در یکی از معدود روز‌های ابری و بارانی سال، خیابان‌ها را خیس کرده و همین چند نم باران شور و شعفی را به چهره ساکنان این شهر ساحلی نشانده است. پیش از آنکه سراغ مزرعه گاندو بروم و زندگی نزدیک به ۱۳۰ تمساح پوزه کوتاه را از نزدیک ببینم از مسوولان محلی سراغی از شرایط کنونی این گونه می‌گیرم.

«محمدرضا علیمرادی»، مدیرکل اداره کل حفاظت محیط زیست استان سیستان و بلوچستان مشغول جلسه است، اما با هماهنگی روابط عمومی‌اش فرصتی برای توضیح فراهم می‌شود. او در جملات نخست خود از بهبود شرایط گونه در معرض خطر انقراض گاندو می‌گوید و شرایط کنونی را مساعد می‌داند. آن‌طور که مدیرکل محیط‌زیست سیستان و بلوچستان به «اعتماد» می‌گوید تعداد گاندو‌های غیرپرورشی که به‌طور طبیعی در زیستگاه‌هایی مانند سد، رودخانه و هوتگ زندگی می‌کنند بیش از ۴۰۰ مورد است: «الان نسبت به سنوات گذشته وضعیت جمعیت تمساح پوزه کوتاه یا همان گاندو بهتر است و در آخرین سرشماری حدود ۴۰۰ تمساح سرشماری شده است.

ما توانستیم در بخش بقایای نسل این گونه در معرض انقراض کار‌هایی را انجام دهیم و حفاظت مشارکتی هم در دستور کار قرار گرفت که با مشارکت شرکت‌های دانش‌بنیان به وضعیت به نسبت مطلوب امروز رسیدیم و این روند با شدت و قدرت بیشتری هم در حال انجام است.» آن‌طور که علیمرادی به «اعتماد» می‌گوید، نگرانی درباره انقراض نسل این گونه خاص دست‌کم فعلا برطرف شده است: «الان ما دیگر نگران انقراض نسل گاندو نیستیم و توانستیم کار‌هایی انجام دهیم. علاوه‌براین در بحث فرهنگی و به خصوص در روستا‌ها فعالیت‌هایی انجام شده و مثلا به روستا‌هایی که محل زندگی این گونه است، مخازن آب و تانکر دادیم یا خودروی تامین آب در اختیار این روستا‌ها قرار دادیم که دیگر برای تامین آب نیازمند هوتک (حوضچه طبیعی آب که محل زندگی گاندو هم هست) نباشند و خطری برای مردم یا گاندو پیش نیاید. علاوه‌براین اقداماتی برای تفریح بچه‌ها و کودکان هم در این روستا‌ها فراهم کردیم که برای سرگرمی و بازی وارد آب نشوند. نصب علایم هشداردهنده در رودخانه‌ها از دیگر کار‌های انجام‌شده است.»

مدیرکل اداره کل حفاظت محیط زیست استان سیستان وبلوچستان همچنین از ایجاد یک مرکز تیمار و نگهداری از گونه‌های مولد از سوی این سازمان سخن می‌گوید و توضیح می‌دهد: «خوشبختانه الان شرایط به نسبت مساعد است و ما در خود منطقه باهوکلات پرورش و نگهداری تمساح را داریم و علاوه‌براین مواردی که مشکلی پیدا کنند برای تیمار و نگهداری در این مرکز نگهداری می‌شوند. در بحث اکوتوریسم هم افرادی کار‌هایی را انجام می‌دهند که کارت‌هایی به عنوان همیار محیط‌زیست برای این افراد طراحی شده که در بحث توریستم آسیبی به این گونه وارد نشود. ایستگاه نگهداری و تیمار گاندو‌ها در منطقه باهوکلات است که خود محل اصلی زندگی این گاندو است و گونه‌های آسیب‌دیده یا نیازمند اقدامات برای حفظ سلامت به این مرکز منتقل و در آنجا نگه‌داری می‌شوند. آنجا گونه‌هایی مولد هم به صورت طبیعی زاد و ولد دارند.».

اما آمار رسیدن تعداد گاندو‌های ایران به حدود ۴۰۰ مورد تا چه اندازه مستند است و مربوط به چه زمانی است؟ علیمرادی در پاسخ به این پرسش هم می‌گوید: «این عدد مربوط به دو سال پیش است که آخرین سرشماری را داشتیم. علاوه‌بر این عدد تا ۵۰ تا بچه تمساح هم در این مدت اضافه شده است. البته باید تاکید کنم که این عدد ۴۰۰، فقط مربوط به تمساح‌های زنده در طبیعت است و موارد پرورشگاهی را شامل نمی‌شود؛ یعنی دو سال پیش ۴۰۰ گاندو در هوتک‌ها، رودخانه و سد‌ها زندگی می‌کردند. می‌دانیم که در فصل سیلاب به صورت طبیعی تعدادی از گاندو‌ها از بین می‌روند که بیشتر بچه‌تمساح هستند و در این دو سال حدودا و دست‌کم ۵۰ تمساح دیگر به این آمار افزوده شده است.»

در سیستان و بلوچستان گونه در معرض خطری وجود دارد که ممکن است شرایطی بغرنج‌تر از گاندو داشته باشد و آیا بودجه و برنامه‌های طراحی‌شده برای حفاظت از این گونه‌ها مناسب است؟ مدیرکل اداره کل حفاظت محیط زیست استان سیستان‌و‌بلوچستان در پاسخ به این پرسش هم ضمن اشاره به گونه خرس سیاه بلوچی می‌گوید: «گونه تمساح از گونه‌های تحت حمایت است و هر سال بودجه‌ای تعریف می‌شود که مناسب نیست ولی کمک می‌کند. در قالب برنامه عمل اعتبار به ما داده می‌شود که همین برنامه عمل برای چند گونه حساس دیگر هم تعریف شده است. فقط خرس سیاه بلوچی شرایطی نگران‌کننده‌تر از گاندو دارد که آن هم برنامه عمل دارد؛ البته خرس سیاه گونه‌ای است که در هرمزگان و کرمان هم زندگی می‌کند ولی تمساح زیستگاه اصلی آن سیستان و بلوچستان است و به همین دلیل هم نیازمند حمایت بیشتری است.»

او البته در همین چند دقیقه مدام تاکید می‌کند که کارشناس اصلی استان در این زمینه زنی است که از چند سال پیش مزرعه پرورش گاندو ایجاد کرده و به مادر کوروکودیل‌ها معروف است و می‌خواهد که حتما با این زن فعال در حوزه محیط زیست و حیات‌وحش استان سیستان‌و‌بلوچستان درباره شرایط کنونی این گونه و جزییات آخرین سرشماری‌ها صحبت شود. سخن از «الهام آبتین» است که حوالی نیم‌روز دوشنبه ۲۳ آبان در نخستین مزرعه پرورش گاندوی ایران پای صحبتش می‌نشینیم.

«بانوی کوروکودیل ایران»

«مجسمه دیگر [روی میز کارش]، ماکت کوچکی از یک کوروکودیل است. می‌گوید این مجسمه تقریبا به اندازه یک کوروکودیل تازه از تخم درآمده است. ظاهرا کار و زندگی با تمساح‌های پوزه کوتاه، آنقدر که برای مردم و رسانه‌ها عجیب است برای او عجیب نیست و تنها بخشی از کار، مسوولیت و مهم‌تر از آن زندگی پرجنب‌و‌جوش او است. این‌طور است که وقتی از او پرسیده می‌شود چه شد که سراغ تمساح‌ها رفتی؟ می‌گوید: «تحقیق روی تمساح‌های پوزه کوتاه بخشی از کار من بود. من در طول مدت فعالیتم در سازمان محیط‌زیست با حیوانات دیگری هم سر و کار داشته‌ام، اما تمرکز و علاقه اصلی‌ام تمساح‌ها بوده است.»؛ جست‌وجوی نام «الهام آبتین» در اینترنت ما را به این جملات و گزارشی از این روزنامه به تاریخ ۲۷ دی ۱۳۹۴ می‌رساند؛ گزارشی که از فعالیت‌های ۱۱ ساله زنی از طبیعت بکر سیستان و فعال در حوزه محیط‌زیست و حیات‌وحش بلوچستان می‌گوید و پای مخاطب را به زندگی عاطفی یک انسان با تمساح پوزه کوتاه باز می‌کند. ۸ سال پس از آن گزارش، خانم آبتین زیر قطره‌های بارانی که حالا مانند دم اسب از آسمان به زمین کوبیده می‌شوند، چشم در چشم گاندو‌ها از زندگی تازه خود و کار‌های انجام‌شده‌اش می‌گوید؛ خلاصه همه این است که دیگر گاندو در معرض انقراض نیست و همین جمله نشاطی را به چهره‌اش می‌نشاند که حتی درد سنگ‌کلیه‌اش را هم انگار به فراموشی می‌سپارد.

از تحصیلاتش در رشته محیط زیست تا فعالیتش در نقاط مختلف استان سیستان و بلوچستان در قامت زن مدیر محیط زیستی گذر می‌کنیم تا به مزرعه پرورش گاندو برسیم؛ کار مشترک زوجی که بخشی از زندگی خود را وقف خزندگان خونسرد بلوچستان کرده‌اند. در پاسخ به پرسش چرا گاندو می‌گوید: «ما تحصیلات‌مان در حوزه محیط زیست بود و سال‌ها درباره زندگی و شرایط گاندو کار کردیم و کتاب و مقاله نوشتیم و سال ۹۷ هم با ترک کار و مرخصی بدون حقوق سه ساله، به فکر کار عملی و ایجاد مزرعه پرورش گاندو افتادیم و کار را آغاز کردیم. همسرم «حسن مبارکی» هم که تقریبا همه نقاط دنیا را که محل زندگی یا پرورش گاندو است از نزدیک دیده و، چون این‌گونه در معرض انقراض بود، تصمیم گرفتیم که در این زمینه کاری انجام دهیم. در آخرین سرشماری هم که داشتیم؛ حوالی سال ۹۴-۹۳، جمعیت گاندو‌ها را ۵۰۰ مورد برآورد کردیم که البته تخمین بود. پس از آن هم سال ۹۸-۹۷ هیچ بارانی نداشتیم که خود زندگی این‌گونه در معرض انقراض را دشوارتر کرده بود و همین باعث شد که ما وارد کار عملی شویم.»

خانم آبتین در سخنان خود به سبک زندگی تمساح پوزه کوتاه هم می‌پردازد و توضیحات متفاوتی را در این زمینه ارایه می‌کند که پیش از پرداختن به روایتش از ۵ سال زندگی با گاندوها، به سبک زندگی این‌گونه از تمساح‌ها می‌پردازیم.

خزنده آرام و مهربان که گاهی مهاجم می‌شود

خونسرد هستند، متابولیسم پایینی دارند و به شدت آرام و غیرمهاجمند، اما این‌ها تا زمانی است که به فصل زادوولد نرسیده باشند؛ تمساح پوزه کوتاه ایرانی اگر مولد باشد یعنی پتانسیل زادوولد داشته باشد، در انتهای اسفند تا تیر به گونه‌ای مهاجم تبدیل می‌شوند و این مهاجم شدن که ریشه در حمایت از فرزند و مادری دارد چنان او را عصبانی و خشمگین می‌کند که حتی تعدادی از بچه‌هایش در حرکت‌های تهاجم‌گونه خود زیر این بدن عظیم له می‌شوند و جان می‌دهند. خزنده‌ای که در بلوچستان گاندو نامیده می‌شود، در انتهای زمستان تا اواخر اسفند جفت‌گیری می‌کند، در بهار بین ۲۰ تا ۳۰ تخم تولید می‌کند و رفتار‌های تهاجمی‌اش هم در این فصل و مدت برای حفاظت از تخم‌ها شدت می‌گیرد و در حدود ۶۰ روز بعد که این نخستین فرزندان از تخم خارج می‌شوند به اوج خود می‌رسد.

گاندو در این فصل چنان رفتار تهاجمی نسبت به دیگران و حمایتی نسبت به فرزندان خود نشان می‌دهد که تعدادی از همین فرزندان زیر بدن نزدیک به ۲۰۰ کیلویی مادر جان می‌دهند. مواردی از آسیب این گونه آرام و خونسرد به انسان و به خصوص کودکان هم در اغلب در همین فصل رخ داده است. آن‌طور که مطالعات این زوج کارشناس در حوزه کوروکودیل نشان می‌دهد، در طبیعت ایران تنها حدود ۱۰ درصد از تخم‌ها به بچه گاندو تبدیل می‌شوند و در نهایت حدود ۲ درصد گاندو‌ها بالغ می‌شوند که همین اعداد و ارقام به خوبی قرار گرفتن این گونه را به شرایط نزدیک به انقراض تشریح می‌کند. نکته مهم در فصل تبدیل تخم به گاندو، دمای محیط است که اگر این دما از حد استاندارد بالاتر باشد، فرزندان متولد شده همه جنسیت نر خواهند داشت و جنسیت این فرزندان ژنتیکی نیست؛ کاهش بارندگی در بلوچستان و همچنین افزایش دما در یک، دو دهه گذشته از این جهت هم که تولد گاندوی ماده را کم کرده، بر روند انقراض اثرگذار بوده است. گاندو‌ها در طبیعت ممکن است حتی در یک ماه یکی، دو بار بیشتر به غذا دسترسی پیدا نکنند، اما در مزرعه پرورش هر هفته سه بار غذا دریافت می‌کنند که هر بار هم وزن غذای هر کدام نزدیک به دو کیلوگرم است؛ این تفاوت را می‌توان از مقایسه حجم و به خصوص دم گاندو‌های رها شده در طبیعت و مقایسه با گاندو‌های پرورشی هم مشاهده کرد. غذایی بیش از این مقدار هم منجر به تولید چربی خواهد شد که خود می‌تواند به عامل مرگ گاندو هم تبدیل شود و شاید به همین دلیل هم هست که کارشناسان تاکید می‌کنند غذا دادن به حیات‌وحش کاری چندان پسندیده یا لزوما مفید برای گونه‌های مختلف حیات وحش نخواهد بود.

با این توضیح درباره گونه‌ای که در شرایط عادی بین ۴۰ تا ۶۰ سال عمر خواهند داشت، سراغ بخش دیگری از زندگی خانم آبتین برویم؛ قصه تولد مزرعه «پژوهان آراشید مکران» که حالا خطر انقراض را از نسل تمساح پوزه کوتاه ایرانی دور کرده است.

آسیب گاندو به کودکان، باور مقدس بودن این گونه را تهدید کرده است

خانم آبتین که همین حالا شبانه‌روزش را با ۱۲۰ گاندو می‌گذراند و به گفته خودش با آن‌ها حتی با وجود خزنده و خونسرد بودن رابطه عاطفی دارد، تاکید می‌کند که نگاهش به این‌گونه علمی و متناسب با علم و نگاه روز علم محیط زیست است که اقتصاد را هم عاملی مهم برای حفظ و بهبود محیط زیست می‌داند و همزمان تاکید می‌کند که باید از فرهنگ بومی برای حفظ این‌گونه کمک گرفت و آن را تقویت کرد: «شما روی رفاقت گاندو نمی‌توانید چندان حساب کنید، اما همین که کنارشان قرار می‌گیری به صدای انسان برای غذا دادن شرطی شده خود نوعی رابطه و عاطفه ایجاد کرده است. این البته تیغ دولبه است، چون حیوان را شرطی می‌کند و اگر به طبیعت خود برگردد خطر زیستش بالا می‌رود.

فرهنگ بلوچستان برای حفظ این تمساح به ما کمک کرده، چون مردم این‌گونه را گونه‌ای مقدس می‌دانند و می‌گویند هر جا گاندو می‌رود، آب هست و بارندگی می‌آورد، اما آسیب‌های این سال‌ها به زنان و کودکان این باور را هم دچار تغییر کرده که برای نجات این‌گونه خطرناک است؛ ما از بچه‌ها پرسیدم که آیا گاندو را دوست دارید و این اواخر پاسخ بسیاری از بچه‌ها «نه» بود و این باور مقدس در معرض آسیب است. علاوه بر این در این سال‌ها گزارش‌های مردمی هم داشتیم که شکار گاندو افزایش یافته که این موارد هم از آثار دست‌آموز شدن حیوان است. البته هنوز قاچاقی گرفته نشده، اما گزارش‌هایی دریافت شده است.» او که به همراه همسرش در سال ۹۷ این مزرعه پرورش و همچنین پژوهشگاه و آموزشگاه گاندو را برای حفظ این‌گونه در معرض انقراض ایجاد کرده درباره همکاری‌های صورت گرفته در این سال‌ها هم می‌گوید: «ما برای راه‌اندازی این مرکز که قرار است به یک مدرسه محیط‌زیستی تبدیل شود، حمایت سازمان محیط زیست و یک موسسه خیریه به اسم نیکان را داشتیم.

این موسسه برای کارگاه‌های آموزشی کانکس برای ما فراهم کرد که هم کلاس درس و هم یک سالن کنفرانس است که افراد مختلف برای آموزش و پژوهش در این محل حاضر می‌شوند. علاوه بر این ما به یک آزمایشگاه نیاز داشتیم که حالا این آزمایشگاه هم فراهم شده که می‌تواند زمینه‌ساز کار علمی، بهداشتی و پزشکی در حوزه این‌گونه از تمساح باشد. انبار و سردخانه هم که برای نگهداری غذا ضروری است که این موارد هم با کمک نیکان انجام شده که کمکی میلیاردی بوده و هم به حفظ این‌گونه کمک کرده و هم زمینه‌ساز اشتغال‌زایی در این منطقه و آموزش کودکان خواهد شد.» توضیحات خانم آبتین ما را به موسسه غیرانتفاعی و خیریه «نیکان» می‌رساند که بررسی فعالیت این موسسه بر اساس اطلاعات رسمی، گسترده و چندین حوزه را دربرمی‌گیرد از کمک مالی و کاری و پزشکی به افراد نیازمند تا فعالیت در حوزه محیط زیست و حیات‌وحش. «نازک فردوس»، مدیرعامل این موسسه غیرانتفاعی درباره فعالیت این موسسه در حفظ گونه در معرض انقراض گاندو هم به «اعتماد» می‌گوید: «ما علاوه بر کمک‌های مردمی مانند حمایت از خانواده‌های نیازمند یا حمایت‌های پزشکی از افراد محروم یا فعالیت در زمینه تحصیل کودکان نیازمند یا محروم، حس می‌کنیم باید قدر زمینی را که در آن زندگی می‌کنیم، بدانیم و به زمین و طبیعت کمک کنیم. از طرف دیگر می‌دانیم مشکلات اقتصادی از یک طرف و مسائل محیط‌زیستی هم از طرف دیگر، شرایط خطرناکی برای این‌گونه خاص و مقدس در باور و فرهنگ مردم بومی ایجاد کرده بود که همین مثال خاص به خوبی در هم‌تنیدگی رابطه انسان با زمین و حیات‌وحش را نشان می‌دهد و همین موارد هم نیکان را بر آن داشت که از این‌گونه در معرض انقراض در حد توان خود حمایت کند.

این حمایت البته در نهایت منجر به آموزش کودکان همین سرزمین در حوزه محیط زیست و حیات‌وحش خواهد شد و همچنین منجر به اشتغال‌زایی در منطقه هم می‌شود.» خانم فردوس در جمع‌بندی این موضوع ادامه می‌دهد که «مجموع شرایط بالا باعث شد که با همراهی و کمک حامیان، مبلغی جمع‌آوری و محل نگهداری از گاندو‌ها را ایجاد کردیم که هم به این‌گونه در معرض خطر انقراض رسیدگی درست و دقیق و هم زمینه آموزش و اشتغال‌زایی فراهم شود.»

در فرهنگ مردم بلوچستان گاندو نماد رزق و برکت است

«محمد بلوچ‌زهی»، بخشدار پیشین نیکشهر، روزنامه‌نگار و فعال مدنی حوزه بلوچستان که خود پیش‌تر در چندین یادداشت به وضعیت گاندو در بلوچستان و همچنین دیگر گونه‌های در معرض انقراض پرداخته و راهکار‌هایی را هم ارایه کرده، در گفتگو با «اعتماد» به چند پرسش در این زمینه پاسخ می‌دهد و از فعالیت محیط زیستی محروم‌ترین افراد در دورافتاده‌ترین مناطق بلوچستان می‌گوید.

او نخست درباره «گاندو» در فرهنگ بلوچستان و جایگاه این‌گونه در باور محلی می‌گوید: «در فرهنگ مردم بلوچستان گاندو نماد رزق و برکت است و مردم بلوچ معتقد هستند که اگر نسل گاندو‌ها از بین برود آبادانی و آب از این سرزمین رخت خواهد بست و قحطی و خشکسالی بر مردم چیره خواهد شد. باید توجه داشت که در مناطق مختلف بلوچستان باوجود اینکه یکی از غنی‌ترین و متکثرترین حیات وحش و طبیعت را در سطح کشور دارد، اما متاسفانه در این منطقه واژه محیط‌بان گنگ و نامانوس هست، چراکه برخلاف طبیعت و جغرافیای وسیع بلوچستان این منطقه از نعمت محیط‌بان به نسبت سایر نقاط ایران محروم است.» بلوچ‌زهی در این باره ادامه می‌دهد: «بنابراین در چنین وضعیت و موقعیتی اگر همین باور‌های بازدارنده محلی مردم بلوچ در خصوص طبیعت و حیات وحش غنی این سامان نمی‌بود تا حالا همین جمعیت معدود گاندو‌ها نیز به‌طور کامل باید از بین می‌رفت و منقرض می‌شد. یک باور عام در منطقه ما کم‌کاری متولیان حوزه محیط زیست و حیات وحش وجود دارد که بومیان معتقدند تنها خداست که محیط‌بان منطقه ماست و البته مهری که در دل مردمانش برای عشق به طبیعت و حیات وحش ایجاد کرده وگرنه اگر غیر از این می‌بود باید هیچ موجود زنده‌ای با خشکسالی‌های متوالی در منطقه و عدم رسیدگی و حفاظت حیوانات در جغرافیای بلوچستان وجود نمی‌داشت.»

با این توضیحات، اما برای حفظ این‌گونه در معرض خطر چه باید کرد و اقدامات انجام شده تا چه اندازه موثر بوده است؟ بلوچ‌زهی در پاسخ به این پرسش هم می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین اقدامات برای نجات طبیعت رو به زوال و حیات وحش در معرض انقراض بلوچستان بحث آموزش‌های لازم و ارتقای سطح آگاهی و بالا بردن بینش و دانش محیط زیستی مردم به‌ویژه کودکان و نوجوانان است که متاسفانه برخلاف ادعای متولیان این‌گونه اقدامات در راستای فرهنگ‌سازی در حوزه محیط زیست و حیات وحش چندان ملموس نبوده، بنابراین همان‌طور می‌توان چنین عنوان کرد که طبیعت منطقه را باور‌های محلی صیانت و پاسبانی کرده‌اند. در حال حاضر بیش از هر زمان دیگر منطقه نیازمند استخدام نیروی محیط‌بان است، چراکه مخاطرات فراوانی بیش از هر زمان دیگر محیط زیست و حیات وحش منطقه را تهدید می‌کند. اولا نسل جدید متاسفانه آن‌طور که پدران شان به محیط زیست پایبندی و عرق و تعصب داشته‌اند، دغدغه‌مندی لازم را در این خصوص ندارند.

دوما آنچه طی سال‌های اخیر حیات وحش منطقه به خصوص جمعیت گاندو‌های در معرض خطر انقراض را تهدید می‌کند، تعارضی است که بین این حیوان نادر و جامعه محلی به وجود آمده است. این تعارض ریشه در خشکسالی دارد و نیز عامل آن انسانی است و باز برمی‌گردد به کم‌کاری و بی‌توجهی دولت‌ها در این خصوص. عدم دسترسی مردم به آب شرب بهداشتی و بهره‌مند نبودن تعداد قابل توجهی از روستا‌های بلوچستان از آب بهداشتی سبب شده تا مردم آب مورد نیاز شرب و سایر نیاز‌های آبی خود را از رودخانه‌ها و برکه‌های طبیعی تامین کنند که بعضا زیستگاه گاندو‌ها بوده و حمله این حیوانات به کودکان و ناقص کردن آن‌ها طی سال‌های اخیر خطر تعارض را بیش از پیش بالا برده است.»

او در جمع‌بندی این موضوع هم می‌گوید: «مسلما در چنین وضعیتی باور‌های محلی هرچه پررنگ باشند ممکن است تمام آنچه در گذشته خود و فرزندان و اهل روستا به آن پایبند بوده زیر پا بگذارد و برای بقای خود انسان دست به کشتار گاندو‌ها بزند که گرچه تاکنون چنین مواردی لااقل در ظاهر اتفاق نیفتاده، اما با تداوم این وضعیت ممکن است چنین چیزی دور از ذهن نباشد. بنابراین دولت‌ها در چنین وضعیتی برای حفاظت از محیط زیست و نیز جلوگیری از تعارض بین گاندو و جامعه محلی باید هر چه سریع‌تر روستا‌های میزبان گاندو را از نعمت دسترسی شبکه‌ا‌ی به آب شرب بهره‌مند سازد.

گرچه طی سال‌های گذشته گروه‌های مختلف مردمی گام‌هایی را برای رفع تعارض بین گاندو و روستاییان برداشته‌اند و نسبت به آبرسانی و دسترسی میزبانان گاندو به آب شرب اقداماتی کرده‌اند، اما تا رسیدن به نتیجه مطلوب راهی بس طولانی پیش‌رو است.

پس با توجه به اقلیم خشک منطقه نخستین قدم برای صیانت از شمار اندک گاندو‌ها همان احداث شبکه آب شرب در روستاهاست.» پرسش پایانی، اما درباره نقش مردم بومی در حفظ گونه‌های در معرض خطر و انقراض است که این فعالی مدنی در پاسخ به این پرسش هم می‌گوید: «برای اینکه نقش مردم بلوچستان در حفاظت از محیط زیست بهتر ملموس شود، می‌توان به موارد بسیاری اشاره کرد که خود مردم به خاطر کم‌کاری‌های مسوولان جهت حفاظت از محیط زیست آستین بالا زده‌اند. در بلوچستان فعالان بومی بسیاری به رغم نیازمند بودن، اما زندگی خود را وقف حفاظت از محیط زیست و حیات وحش زخمی و بیمار این منطقه کرده‌اند که یکی از آن‌ها ملک‌دینار شجره است. پیرمردی که حامی گاندوهاست و سال‌هاست با هزینه شخصی خود از این‌گونه در خطر انقراض جانوری حفاظت می‌کند.

ذکریا بشره نیز خردسال‌ترین فرد حافظ گاندو‌ها بود که چند سال پیش بر اثر تصادف درگذشت. از این دست انسان‌هایی که عشق و علاقه فراوان به محیط زیست دارند و زندگی خود را صرف حفاظت از جانوران در معرض خطر انقراض بلوچستان کرده‌اند، بسیار است. باید اذعان کرد که اگر تاکنون هنوز به رغم کم‌توجهی دولت‌ها از محیط زیست و حیات وحش غنی، اما زخم خورده منطقه همچنان نفسی بلند می‌شود همین مجاهدت‌های جامعه محلی در این خصوص است و نقشی که آن‌ها در این راستا با تعهد مثال زدنی انجام داده‌اند.»

با همه این توضیحات، اما گاندو روزگار دشواری را طی کرده و حالا و به همت مردم بومی یعنی دوستان دیرینه تمساح پوزه کوتاه ایرانی، کارشناسان محیط زیست و حیات‌وحش و همچنین همراهی و حمایت نیکوکاران نیک‌اندیش ایران و حتی تمام دنیا، شرایط کمی مساعدتر هم پیدا کرده است؛ گاندو حالا کمی از خطر انقراض فاصله گرفته هرچند زندگی همیشگی‌اش بر این کره خاکی عزم بیشتری از دیگر ساکنان زمین می‌طلبد.

٭برگرفته از بیتی از شعر «محمدعلی بهمنی» که می‌گوید: «به شب‌نشینی خرچنگ‌های مردابی/ چگونه رقص کند ماهی زلال‌پرست»

منبع: فرارو

کلیدواژه: گاندو تمساح قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل حوزه محیط زیست و حیات وحش استان سیستان و بلوچستان گونه در معرض انقراض پاسخ به این پرسش هم معرض خطر انقراض حفاظت از محیط زیست تمساح پوزه کوتاه گونه در معرض خطر آخرین سرشماری محیط زیست محیط زیست برای حفاظت برای حفظ زندگی خود حفظ این گونه ایجاد کرده محیط زیستی هم می گوید مردم بلوچ انجام شده آن طور کار هایی تمساح ها خواهد شد محیط بان بلوچ زهی روستا ها گاندو ها سال پیش گونه ها گونه ای آب شرب سال ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۴۱۱۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آخرین وضعیت تالاب بندعلیخان

کارشناس مسؤول اداره کل محیط زیست استان تهران با اشاره به اینکه همچنان موضوع هدایت آب رودخانه شور به عنوان تامین‌کننده مهم آب تالاب بندعلیخان به مسیر اصلی در حال پیگیری است، گفت: این پرونده از طریق اداره محیط زیست ورامین، استانداری و فرمانداری در حال پیگیری است. مطالبه سازمان محیط زیست تامین حداقل آب مورد نیاز برای تالاب بندعلیخان از سرشاخه‌های رود شور است.

علی یعقوبی نژاد در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه در زمینه موضوع حقآبه‌ تالاب‌ها و رودخانه‌ها دو مبحث مطرح است، اظهارکرد: یکی تعیین میزان حقآبه‌های اختصاصی و دیگری تخصیص و تامین حقآبه است. تعیین میزان حقآبه‌ها طی مطالعاتی از سوی سازمان محیط زیست صورت می‌گیرد.

کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران اضافه کرد: قانون تالاب‌ها، یک قانون نوپا است که از سال ۹۶ ابلاغ شده و دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌های اجرایی آن نوشته شده است البته طی برنامه‌های ۵ ساله چهارم و پنجم و در قانون‌های موازی مانند قانون اراضی مستحدثات و ساحلی  به مدیریت زیست بومی تالاب‌ها و منابع آبی توجه می‌شد ولی با ابلاغ قانون تالاب‌ها از سال ۹۶ این موضوع سریع‌تر و روشن‌تر پیگیری شده و با پیگیری اعتبارات و اعلام برنامه‌ها شرایط بهتری برای تحقق برنامه‌های زیست‌بومی برای مدیریت منابع آبی فراهم شده است.

وی با بیان اینکه علاوه بر خدمات اکوسیستمی منابع آبی، موضوع تعدد بهره‌برداران و ذینفعان و تعارض منافع آن‌ها نیز مطرح است، گفت: اولویت اول وزارت نیرو تامین آب شرب است، این درحالیست که کارکردهای موازی دیگر مانند تامین آب واحدهای خدماتی، آب کشاورزی و تخصیص حقآبه‌ زیست محیطی مطرح است که موجب تعارض منافع می‌شود.

کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران با اشاره تشدید خشکسالی در کشور طی سال‌های اخیر اظهار کرد:  بارندگی نسبت به سال‌های گذشته کاهش یافته است و میزان آب‌های سطحی را خیلی تحت تاثیر قرار داده است، به‌طوری که ممکن است بخشی از رودخانه‌ها و تالاب‌ها در برخی فصول خشک باشند.

یعقوبی نژاد اضافه کرد: هر سه ماه یا شش ماه ادارات محیط زیست استان تهران با انجام پایش‌هایی از منابع آبی استان، گزارش‌های مصوری  از میزان آب تالاب‌ها یا رودخانه‌ها تهیه می‌کنند. به عنوان نمونه تالاب بندعلیخان در پایاب حوزه آبخیز استان تهران قرار دارد و بیشتر طول سال بسیار کم‌آب است. بر اساس جدیدترین گزارش واحد تابعه در حال حاضر بخش عمده‌ای از این تالاب خشک است.

وی در ادامه گفت:  نیاز آبی این تالاب بر اساس اعلام شرکت آب منطقه‌ای  استان تهران حدود ۶.۴ میلیون متر مکعب است اما اواخر بهمن و اوایل اسفند ماه سال گذشته تنها بخش محدودی از آن آبگیری شد بنابراین شرایط زیست‌محیطی این تالاب بسیار شکننده‌ است.

 کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران با اشاره به اهمیت تالاب بندعلیخان اظهارکرد: این تالاب محل زمستان گذرانی پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی است علاوه بر آن می‌تواند در زمینه تغذیه سفره‌های زیرزمینی، تقویت آبخوان‌ها، کنترل سیلاب‌ها و فرسایش خاک، کاهش آلاینده‌ها و مهمتر از آن کاهش گرد و غبار نقش داشته باشد.

یعقوبی‌نژاد ادامه داد: وقتی منبع آبی تالاب تامین شود، می‌تواند میزان انتشار گرد و غبار در مناطق را کنترل کند اما وقتی آب مورد نیاز تالاب‌ها و حتی رودخانه‌ها تامین نشود، به‌طور قطع با پدیده گرد و غبار و در نهایت انتشار آلاینده‌ها مواجه خواهیم شد.

کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران با بیان اینکه تالابی از این استان در کنوانسیون رامسر ثبت نشده است، گفت: با این وجود بر اساس قانون تالاب‌ها و آیین‌نامه اجرایی آن، دو تالاب تعریف شده داریم که یکی تالاب بندعلیخان و دیگری دریاچه‌های تار و هویر است. تار و هویر خوشبختانه دائمی و طبیعی هستند که آب آن‌ها از نزولات آسمانی مانند بارش برف و بعضاً از آب چشمه‌ها تامین می‌شود و در بالادست حوزه آبخیز قرار دارند بنابراین حقآبه آن‌ها تامین می‌شود و به منبعی برای آلایندگی تبدیل نمی‌شوند.

یعقوبی نژاد ادامه داد: در حال حاضر تالاب‌ بندعلیخان شرایط آبی مناسبی ندارد اما تار و هویر شرایط خوبی دارند و به عنوان یک اثر طبیعی ملی جزو مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست محسوب و به‌طور مستمر توسط نیروهای اجرایی و کارشناس‌های ما پایش می‌شوند.

کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران با اشاره به احداث یک شرکت در مسیر رودخانه‌ شور که منبع تامین آب تالاب بندعلیخان است، گفت: این کار باعث انحراف مسیر رودخانه شد بنابراین از سوی ادارات تابعه اداره کل محیط زیست استان تهران در حال پیگیری است چرا بخشی از حقآبه‌ تالاب بندعلیخان در سال‌های گذشته از رودخانه شور تامین می‌شد.

وی اضافه کرد: ظاهرا بر اثر  فعالیت‌های عمرانی بخشی از رودخانه شور بر اساس مستنداتی که توسط مسئولان ذی‌ربط هم پیگیری می‌شد به سمت مرّه استان قم منحرف شد که احتمالاً این کاربرای تامین آب فعالیت‌های عمرانی احداث اتوبان قم  - گرمسار انجام شد ولی بعد از اتمام فعالیت، متاسفانه آب به مسیر اصلی رودخانه هدایت نشد این‌ درحالیست که این رودخانه آب مورد نیاز تالاب بندعلیخان و مراتع منطقه را تامین می‌کرد. پیگیری‌هایی هم از سنوات گذشته تا به حال برای  بازگشت رودخانه شور به مسیر اصلی توسط امور عشایری، جهاد کشاورزی و شرکت آب منطقه‌ای صورت گرفته است.

یعقوبی نژاد در ادامه گفت: موضوع مرتبط با سازمان حفاظت محیط زیست، بحث هدایت سرشاخه‌ها به سمت تالاب بندعلیخان است. مذاکراتی هم در سطح شهرستان و هم با استانداری‌های تهران و قم با حضور شرکت آب منطقه‌ای، امور عشایری، جهاد کشاورزی و محیط زیست در دفتر تخصصی تالاب‌ها و معاونت محیط دریایی تالاب‌ها صورت گرفت.

وی اضافه کرد: قرار شد پیگیری‌های لازم در این زمینه صورت بگیرد و تصمیمات نهایی در سطح استانداری و شرکت آب منطقه‌ای برای هدایت مسیر رودخانه به مسیر اصلی آن اتخاذ شود. در سال‌های اخیر اقدامات قانونی و قضایی هم از طریق محیط زیست و هم سایر ارگان‌های مسوول صورت گرفته است.

**یعقوبی‌نژاد با بیان اینکه هنوز پرونده مفتوح است، گفت: این پرونده از طریق اداره محیط زیست ورامین، استانداری و فرمانداری در حال پیگیری است. مطالبه سازمان محیط زیست تامین حداقل آب مورد نیاز برای تالاب بندعلیخان از سرشاخه‌های رود شور است.

کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران به عواقب عدم تامین آب تالاب بندعلیخان پرداخت و اظهارکرد: اگر حقآبه بندعلیخان تامین  نشود، این تالاب تبدیل به یکی از کانون‌های تولید و انتشار ریزگرد می‌شود . با افزایش آلایندگی سلامت و بهداشت عمومی مردم مورد تهدید قرار می‌گیرد.

وی اضافه کرد: تعیین نیاز آبی تالاب بندعلیخان نیازمند انجام مطالعات کارشناسی و دانشگاهی دارد. لازمه این کار تامین اعتبار است که از نظر محیط زیست هنوز انجام نشده است، با این حال با شرکت آب منطقه‌ای تهران برای تخصیص حدود ۶.۴ میلیون متر مکعب در سال‌های گذشته تفاهم شده بود.

کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران تاکید کرد: ما حداقل آبی را که برای تالاب بندعلیخان از طریق رودخانه شور و سایر رودخانه‌ها که باید تامین بشود را مرتب و مستمر از شرکت آب منطقه‌ای مطالبه می‌کنیم البته اولویت اول شرکت آب منطقه‌ای وزارت نیرو تامین آب شرب است.

یعقوبی نژاد اضافه کرد: اگر حداقل میزان آب رودخانه‌ها و تالاب‌ها تامین  شود در نهایت سود آن را خود مردم خواهند برد.

کارشناس مسئول اداره کل محیط  زیست استان تهران ادامه داد: محیط زیست چه در سطح سازمان، چه در سطح استانی، حقآبه‌ تالاب‌ها و رودخانه‌ها را به‌طور مستمر پیگیری می‌کند. از لحاظ قانونی، ماده ۲ قانون حفاظت و احیای مدیریت تالاب‌های کشور به صراحت اعلام می‌کند که سازمان محیط زیست صرفاً تعیین نیاز آبی تالاب‌ها را  بر عهده دارد اما بخش تدوین و اجرای برنامه مدون برای تخصیص و تامین حقآبه‌ برعهده وزارت نیرو است بنابراین ادارات محیط زیست با شرکت‌های آب منطقه‌ای در جهت تحقق حداقل حقآبه‌ با توجه به میزان بارش‌ها و ذخیره نزولات آسمانی تعامل دارند.

یعقوبی نژاد درپایان با بیان اینکه تشدید خشکسالی، تامین حداقل نیاز آبی تالاب‌ها و رودخانه‌ها را به چالش کشیده است، گفت: خوشبختانه با توجه به بارش باران در اواخر سال گذشته وضعیت رودخانه‌های استان تهران مناسب است ولی وضعیت تالاب بندعلیخان با توجه به خشکسالی های پی در پی سال‌های اخیر مناسب نیست.

 انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تلاش برای افزایش ضریب حفاظت گوزن زرد در ارسنجان
  • ۵۰ درصد تالاب هامون آبگیری و مرطوب شده است
  • آخرین وضعیت تالاب بندعلیخان
  • پلمب دو واحد شن و ماسه در یزد
  • هفت گوهر نایاب زاگرس در خطر انقراض
  • کشف لاشه یک قلاده پلنگ در یک منطقه شکار ممنوع/ عکس
  • علت آلودگی هوا و محیط‌زیست قم چیست؟
  • آغاز اجرای طرح پاکسازی طبیعت در استان مرکزی
  • پلاناریا ؛ این موجود توانایی باز زایی عجیبی دارد! (+فیلم و عکس)
  • پلاناریا ؛ این موجود توانایی بازرزایی عجیبی دارد! (+فیلم و عکس)